معایب استفاده از دراپ شیپینگ چیست؟
انجام هر فعالیتی علاوهبر همه مزایایی که میتواند داشته باشد، بیتردید معایبی هم دارد. اگرچه شناخت مزایا فرد را به انجام آن ترغیب میکند، موتور محرکه خوبی خواهد بود و انگیزه زیادی به هرکسی میدهد، ولی غفلت از معایب هم ممکن است خسارتها و شکستهای جبرانناپذیری به دنبال آورد. حالا که شماری از مزایای دراپشیپینگ را با هم مرور کردیم، خوب است به بعضی معایب آن هم توجه نماییم. آشنایی با این معایب به شما کمک میکند با چشمانی باز و هوشیارانه این فعالیت را برگزینید.
عیب اول: دراپشیپینگ حاشیه سود کمی دارد
اگر جزء کسانی هستید که بهدنبال سود فراوانی هستند و اگر نه یکشبه، ولی میخواهند در مدت کوتاهی اصطلاحاً به آلاف و اُلوف برسند، احتمالاً دراپشیپینگ فعالیت مناسبی برای شما نخواهد بود. با همه مزایایی که در بالا برای دراپشیپینگ برشمردیم، اما نباید انتظار سود چندان زیادی از آن داشته باشید. تفاوت میان قیمت عمدهفروشی و خردهفروشی منهای هزینههای بستهبندی و ارسال محصول نهایتاً ممکن است به سود کمی منجر گردد. درضمن، شاید گاهی لازم باشد برای جا نماندن از سایر رقیبان، بخشی از همان سود مختصر را نیز نادیده گرفت.
عیب دوم: با انجام دراپشیپینگ روی بستهبندی و ارسال کالا نظارتی نخواهید داشت
مشتریان حتماً به کیفیت بستهبندی و سرعت ارسال سفارششان اهمیت زیادی میدهند. آنها میخواهند سفارششان در کمترین زمان ممکن و به بهترین شکل به دستشان برسد. از آنجاکه شما سفارش را از خریدار تحویل میگیرید، مسلماً تیر انتقاد و اعتراض آنها شما را هدف خواهد گرفت. بدینترتیب، اگر تأمینکننده محصول را بهصورت مطلوبی بستهبندی نکند یا در ارسال بهموقع آن کوتاهی نماید، باید شما پاسخگو باشید. اینکه هیچ نظارتی بر روند کار ندارید، یعنی باید درباره آنچه اطلاعات کافی دربارهاش ندارید توضیح دهید. پاسخ ندادن یا ارائه جوابهای کلی و نامطلوب هم به از دست رفتن مشتریان و درنتیجه کاهش فروش منتهی میگردد.
عیب سوم : در دراپشیپینگ ممکن است به خطای دیگری سرزنش شوید:
یقیناً، هیچکسی دوست ندارد به خطای دیگری سرزنش شود، اما اگر مایل هستید خربزه شیرین دراپشیپینگ را بخورید، باید پای لرز پیامدهایش هم بنشینید. نامرغوب بودن بستهبندی و تأخیر در ارسال سفارش یک ضعف است و خطا و اشتباه در تهیه و تحویل سفارش ضعف دیگری.
فرض کنید یکی از مشتریانتان یک مدل یا رنگ خاصی از یک محصول را سفارش میدهند و شما دقیقاً همان را به تأمینکننده انعکاس میدهید. اگرچه تأمینکننده شما را از فرستادن محصول مورد نظر مطمئن میسازد، اما مدل یا رنگ دیگری را عمداً یا سهواً برای مشتری میفرستد. یا فرض کنید محصولی برای مشتری فرستاده میشود که دارای شکستگی یا نقص دیگری است. همچنین، ممکن است نشانی صحیح روی بستهبندی درج نگردد و محصول به دست مشتری نرسد.
همه این خطاها میتوانند تأثیر بسیار ناخوشایندی روی کسب و کارتان بگذارند. چنین اتفاقاتی به احتمال زیاد نارضایتی مشتریان را در پی خواهد داشت که سبب میشود از خرید مجدد در فروشگاه شما منصرف گردند. در این مواقع چه پاسخی میتوانید به کاربرانتان بدهید؟ درواقع، به خطای فرد دیگری که احتمالاً هیچ نقشی در آن نداشتهاید سرزنش و مجازات خواهید شد.
عیب چهارم: در دراپشیپینگ از موجودی کالا بیاطلاع هستید:
برای گرفتن سفارش از مشتریان و اطمینان از ارسال محصول نیاز دارید که از موجودی انبار تأمینکننده مطلع باشید. به عبارت دیگر، ممکن است سفارش محصولی را بپذیرید، اما تأمینکننده آن کالا را موجود نداشته باشد. در چنین وضعیتی یا باید سفارش را لغو کنید، یا کالا را از جای دیگری تهیه نمایید. در حالت اول، بهخصوص اگر تکرار گردد، با نارضایتی مشتری مواجه میشوید و در حالت دوم به زحمت و دردسر میافتید. حتی ممکن است نهتنها مجبور گردید از سودتان چشم بپوشید، بلکه متحمل زیان هم بشوید. پس، پذیرفتن سفارش بدون اطلاع از موجودی انبار یعنی پا گذاشتن روی نردبانی که از سلامتش مطمئن نیستید.
عیب پنجم: در دراپشیپینگ قادر به سفارشیسازی و برندسازی نیستید:
سفارشیسازی و برندسازی یکی از مهمترین نکات در تجارت است که باید به آن توجه زیادی داشت. ایجاد و حفظ یک برند معتبر و شناختهشده راه تبلیغاتتان را هموار میکند. مشتریان بیشتری جذب خواهید کرد و بهراحتی میتوانید مشتریانتان را حفظ نمایید. یکی از برندهای معروف و مشهور بازار را به یاد آورید! همینکه نام آن برند به گوش یا چشمتان بخورد، ممکن است آن را بدون چندان مقایسهای به رقیبانش ترجیح دهید. این مزیت آشکار یک برند معتبر و معروف است.
اما، مشکل اینجاست که در دراپشیپینگ نمیتوانید این برندسازی را انجام دهید. یعنی شما فقط فروشنده هستید و محصول به همان شکل و با همان بستهبندی که تأمینکننده یا تولیدکننده میخواهد به دست مشتری میرسد. مسلماً، تأمینکننده هم ترجیح میدهد برند خودش را روی بستهبندی درج کند تا ضمن فروش از جنبه تبلیغاتیش هم بهره ببرد. این یعنی مشتریان، درواقع تأمینکننده را میشناسند و نه شما را. و اگر همکاری شما به هر دلیلی با تأمینکننده پایان یابد، بازار آن محصولب در اختیار او خواهد ماند. هر فروشنده جدید دیگری هم که با آن تأمینکننده همکاری نماید، بخشی از کاشتههای شما را درو میکند.
عیب ششم: پیچیدگیهای ارسال سفارش یکی دیگر از معایب دراپشیپینگ است:
وقتی به فروش یک یا چند محصول از یک تأمینکننده میپردازید، تمام سفارشهایتان هم از یک مبدأ ارسال خواهد شد. حالا فرض کنید چند محصول مختلف را از دو یا چند تأمینکننده در فروشگاه خود به فروش میرسانید و یک مشتری آنها را در یک نوبت سفارش میدهد. در چنین وضعیتی دو راه پیش روی شماست. یا آن سفارش واحد را از چند مبدأ برای مشتری بفرستید که معمولاً دریافت یک سفارش در قالب بستههای متعدد و احتمالاً در زمانهای مختلف چندان خوشایند مشتریان نیست. یا نخست همه آن محصولات را خودتان از تأمینکنندهها تحویل بگیرید و سپس آنها را در یک بستهبندی واحد برای مشتری بفرستید که هزینه بیشتری را به شما تحمیل خواهد کرد. میبینید که در هر دو حالت دچار زحمت و زیان میشوید.
عیب هفتم: در دنیای دراپشیپینگ احتمالاً با رقیبان زیادی مواجه میشوید:
لطیفهای است که میگوید: از یک فرد بیکار پرسیدند: «بیکاری خوش میگذره؟» گفت: «خوبه، ولی دست زیاد شده.»
هر کاری که شرایط آسانتری داشته باشد، هواداران بیشتری هم خواهد یافت. دراپشیپینگ هم همانقدر که ممکن است مطلوب شما باشد، نظر افراد بسیاری را نیز به خود جلب خواهد کرد. فراواننند کسانی که بهدنبال شغلی با سرمایه اولیه اندک و انعطاف مکانی و زمانی زیاد هستد. وقتی این شغل چنین حجمی از مشتاقان را به سوی خود میکشاند، یعنی رقیبان بسیار زیادی خواهید داشت. رقابت سنگینتر افزایش هزینههای تبلیغات و تلاش بیشتری را میطلبد. ضمن آنکه باید برای جذب مشتری بیشتر بکوشید، ممکن است با اندک غفلتی بخشی از مشتریانتان را به دیگری واگذارید. پس، لازم است خود را برای کار در بازاری با رقیبان فراوان آماده سازید.